نحوه رفتار با نوجوان افسرده و نشانه ها
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۲۳۲۰۰
راه حلی عاقلانه برای افسردگی نوجوانان آیا فرزند نوجوان من افسرده است؟ ۱. مشکلاتی در مدرسه ۲. فرار کردن ۳. استفاده از مواد مخدر یا الکل ۴. اعتمادبهنفس پایین ۵. اعتیاد به تلفن هوشمند ۶. بیاحتیاطی ۷. خشونت علایم و نشانههای افسردگی در نوجوانان کدامها هستند؟ مقایسهی افسردگی در نوجوانان و بزرگسالان ۱.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش اقتصاد آنلاین، با این همه شک و بحران، همیشه آسان نیست که نوجوانان سالمی که درد رشد را تحمل میکنند و نوجوانانی را که به افسردگی مبتلا شدهاند، از یکدیگر تشخیص بدهیم. همراه ما باشید، در این مقاله میخواهیم اطلاعات مفیدی درمورد افسردگی در نوجوانان در اختیارتان بگذاریم.
افسردگی در نوجوانان فراتر از کجخلقیهای معمول این سنوسال است. افسردگی یک بیماری جدی است و همهی جنبههای زندگی نوجوان را تحت شعاع قرار میدهد. خوشبختانه افسردگی در نوجوانان قابلدرمان است و والدین میتوانند به فرزند خود کمک کنند. عشق، راهنمایی و همراهی شما میتواند به نوجوان افسرده کمک کند تا به این بیماری غلبه کند و به زندگی بازگردد.
آیا فرزند نوجوان من افسرده است؟دورهی نوجوانی دوران بسیار سختی است. افسردگی در نوجوانان خیلی بیشتر از آنچه تصور میکنید به آنها صدمه میزند. درواقع آمار تقریبی نشان میدهد که از هر پنج نوجوان، یکی از آنها در مقطعی از نوجوانی دچار افسردگی میشود.
افسردگی کاملا قابلدرمان است. ولی متأسفانه بسیاری از نوجوانان کمکی دریافت نمیکنند.
در دورهی نوجوانی، بدخلقیها و عصبانیتهای گهگاه، کاملا طبیعی هستند. ولی افسردگی چیزی کاملا متفاوت است. تأثیرات منفی افسردگی در نوجوانان بسیار فراتر از غموغصه است.
افسردگی میتواند شخصیت فرد را در دوران نوجوانی کاملا نابود کند. این بیماری باعث میشود تا فرد حس ناراحتی، ناامیدی و عصبانیت وحشتناکی را تجربه کند.
خیلی از رفتارهای خروشان و ناسالم نوجوانان و بیادبی آنها میتواند نشاندهندهی افسردگی باشد. نوجوانان ممکن است این رفتارهای ناسالم را نشان دهند تا درد پنهانی خود را تحمل کنند.
۱. مشکلاتی در مدرسهافسردگی باعث میشود که فرد انرژی نداشته باشد و نتواند تمرکز کند. این مسئله در مدرسه به غیبت زیاد، نمرههای پایین و کلافه شدن از تکالیف منجر میشود. این مشکل بهخصوص وقتی قابلتوجه است که نوجوان قبلا دانشآموز خیلی خوبی بوده باشد.
۲. فرار کردنبسیاری از نوجوانان افسرده از خانه فرار میکنند یا قصد فرار دارند. این کار معمولا برای جلب توجه انجام میشود.
۳. استفاده از مواد مخدر یا الکلنوجوانان افسرده ممکن است از مواد مخدر و الکل برای خوددرمانی استفاده کنند. متأسفانه مواد مخدر اوضاع را خرابتر میکند.
۴. اعتمادبهنفس پایینافسردگی میتواند در نوجوان باعث احساس زشتبودن، خجالت زدگی، شکستخوردگی و بیارزش بودن شود.
۵. اعتیاد به تلفن هوشمندممکن است که نوجوانان از اینترنت به عنوان راهی برای فرار از مشکلات استفاده کنند. ولی استفادهی بیشازحد از تلفن هوشمند و اینترنت، فقط تنهایی آنها را بدتر میکند و افسردگی در نوجوانان را تشدید مینماید.
۶. بیاحتیاطینوجوانان افسرده ممکن است کارهای خطرناکی انجام دهند. ازجمله رانندگی بیاحتیاط، زیادهروی در نوشیدن الکل و بیبندوباری.
۷. خشونتگاهی اوقات پسران قربانی خشونت قلدرهای مدرسه میشوند. این مسئله باعث افسردگی در نوجوانان میگردد. به همین خاطر ممکن است که آنها به خشونت و پرخاشگری پناه ببرند.
افسردگی در نوجوانان ممکن است به مشکلات روحی دیگری هم منجر شود. این مشکلات اختلالاتی در غذا خوردن و خودآزاری را شامل میشوند.
افسردگی میتواند درد زیادی را برای فرزند نوجوان شما ایجاد کند. این مسئله حتی ممکن است زندگی تمام اعضای خانواده را مختل کند.
کارهای زیادی هستند که میتوانید برای کمک به فرزند خود انجام دهید. اولین قدم این است که بدانید افسردگی در نوجوانان چه علایمی دارد. باید بدانید که اگر علایم هشداردهنده را دیدید، چه اقداماتی انجام دهید.
علایم و نشانههای افسردگی در نوجوانان کدامها هستند؟بزرگسالانی که به افسردگی مبتلا هستند، میتوانند بهتنهایی درخواست کمک کنند. ولی نوجوانان به والدین، معلمان یا سایر بزرگسالان وابسته هستند. اطرافیان نوجوان افسرده باید درد او را تشخیص دهند و به او کمک کنند.
این کار همیشه آسان نیست. نوجوانان افسرده همیشه غمگین به نظر نمیرسند. درعوض کلافگی، عصبانیت و پریشانی مشخصترین علائم افسردگی در نوجوانان هستند. سایر علایم و نشانههای افسردگی در نوجوانان عبارتاند از:
ناراحتی یا ناامیدی
پریشانی، عصبانیت یا پرخاشگری
گریهی مداوم
دوری کردن از دوستان و خانواده
بیعلاقگی به فعالیتها
عملکرد ضعیف در مدرسه
تغییراتی در عادتهای خورد و خوراک
بیقراری و بی حوصلگی
احساس گناه و بیارزش بودن
بیشوقی و نداشتن انگیزه
خستگی و کمبود انرژی
عدم تمرکز
درد بیدلیل
فکر کردن درمورد مرگ و خودکشی
مقایسهی افسردگی در نوجوانان و بزرگسالانافسردگی در نوجوانان تفاوتهای زیادی با افسردگی در بزرگسالان دارد. علایم زیر در نوجوانان افسرده معمولتر از بزرگسالان افسرده است.
۱. پرخاشگری یا عصبانیتهمانطور که قبلا اشاره شد، یکی از مهمترین ویژگیهای افسردگی در نوجوانان بیشتر پرخاشگری است تا غم. نوجوان افسرده ممکن است بدخلق و کینهجو باشد. او ممکن است خیلی زود کلافه شود، یا پرخاشگری کند.
۲. دردهای بیدلیلنوجوانان افسرده ممکن است دائم از سردرد یا دلدرد شکایت کنند. اگر پزشک نتواند با معاینهای کامل دلیل علمی این دردها را پیدا کند، نوجوان احتمالا به افسردگی مبتلاست.
۳. حساسیت شدید به انتقادنوجوانان افسرده همیشه احساس بیارزشی دارند. این باعث میشود انتقاد، طرد شدن و شکست برای آنها سختتر از همیشه باشد. تحمل این موضوع بهویژه برای نوجوانان «جاهطلب» سختتر است.
۴. جدا شدن از برخی افراد، نه همهی آنهاهنگامی که بزرگسالان دچار افسردگی میشوند، خودشان را از همه جدا میکنند. اما نوجوانان معمولا چند تن از دوستانشان را نگه میدارند.
با این حال نوجوانان افسرده ارتباطات اجتماعی کمتری دارند. آنها از والدین خود جدا میشوند یا کمکم با افراد جدیدی دوست میشوند.
تفاوت بین افسردگی و مسائل مربوط به دوران رشدآیا مطمئن نیستید که نوجوان شما افسرده است یا یک «نوجوان معمولی» است؟ ببینید این علایم چه مدت ادامه پیدا کردهاند؟ تا چه حد شدید هستند؟ یا اینکه نوجوان شما چقدر با چند سال قبل خود متفاوت است؟
هورمونها و استرس میتوانند دلیلی برای آشفتگی گهگاه نوجوانان باشند. ولی این آشفتگی نباید به بدبختی، بیحوصلگی یا زودرنجی دائمی منجر شود.
علایم هشداردهندهی خودکشی در نوجوانان افسردهمعمولا نوجوانانی که شدیدا به افسردگی مبتلا هستند، بهخصوص آن دسته از نوجوانانی که از مواد مخدر و مشروبات الکلی استفاده میکنند، بیشتر درمورد خودکشی فکر و صحبت میکنند و حتی به این افکار جامهی عمل میپوشانند که تعداد بسیاری از این تلاشها برای خودکشی بهطرز هشداردهندهای موفق هستند.
بنابراین باید افکار و رفتار حاکی از خطر افسردگی را بسیار جدی بگیرید. این رفتارها و افکار ممکن است تلاشهای نوجوان شما برای دریافت کمک باشند.
حرف زدن یا شوخی کردن درمورد خودکشیگفتن چیزهایی مانند «ترجیح میدهم بمیرم»، «کاش میتوانستم برای همیشه ناپدید شوم» یا «هیچطور نمیتوانم خلاص شوم».
گفتن جملهای مثبت درمورد مرگ یا گفتن چیزهایی رمانتیک درمورد مُردن. مثلا: «اگر بمیرم مَردُم بیشتر مرا دوست خواهند داشت».
نوشتن داستان و شعرهایی درمورد مرگ، مردن یا خودکشی
درگیر شدن در رفتارهای خطرناک یا اتفاقات بسیاری که منجر به آسیب دیدن آنها شود.
بخشیدن اشیائی که برای آنها ارزشمند است.
خداحافظی کردن با خانواده و دوستان بهصورتی که آخرین بار است آنها را میبینند.
جستجو برای سلاح، قرص یا روشهای دیگری برای خودکشی.
اگر شک دارید که نوجوانی قصد خودکشی دارد، فورا کاری کنید. مراکزی هستند که میتوانند به نوجوانان کمک کنند. شمارهی تلفن این مراکز را میتوانید از اینترنت پیدا کنید.
چطور میتوانید به یک نوجوان افسرده کمک کنیددرصورت درمان نشدن افسردگی، اثرات مخرب آن میتوانند بسیار وحشتناک باشند. بنابراین تا برطرف شدن خودبهخود علایم نگرانکننده، صبر نکنید. اگر فکر میکنید که نوجوان شما افسرده است، نگرانی خود را مهربانانه با او در میان بگذارید.
حتی اگر مطمئن نیستید که مشکل نوجوان شما افسردگی است، به رفتارها و احساسات مشکلزای او توجه نشان دهید.
با او صحبت کنید. به او بگویید که کدام علایم افسردگی را در او دیدهاید که تا این حد نگران شدهاید. از فرزند خود بخواهید تا به شما بگوید که چه حسی دارد. آماده باشید و عمیق و باعلاقه به او گوش دهید.
سؤالات زیادی از او نپرسید، چرا که بسیاری از نوجوانان دوست ندارند تا اطرافشان شلوغ شود یا کسی برای آنها دل بسوزاند. ولی به او بفهمانید که آماده هستید تا برای حمایت از او هر کاری انجام دهید.
چگونه با یک نوجوان افسرده ارتباط برقرار کنیم؟ ۱. روی شنیدن تمرکز کنید، نه نصیحت کردنوقتی فرزند نوجوان شما شروع به صحبت کرد، او را انتقاد و قضاوت نکنید. مهمترین نکته این است که فرزند شما ارتباط برقرار کرده است. بهترین کار این است که به او نشان دهید که کنارش هستید و او را تنها نمیگذارید.
۲. آرام باشید ولی دست برنداریداگر در ابتدا نوجوان افسرده شما را پس زد دست برندارید. حرف زدن درمورد افسردگی برای نوجوانان خیلی سخت است. حتی اگر بخواهند نیز احتمالا بیان احساسات برایشان خیلی سخت است.
به او نشان دهید که میخواهید به حرفش گوش دهید و نگران او هستید، ولی به آرامش او هم احترام بگذارید.
۳. احساسات او را درک کنیدسعی نکنید که احساسات او را با حرف زدن تغییر دهید. حتی اگر این احساسات و نگرانیها از نظر شما احمقانه و غیرمنطقی باشند. شما نمیتوانید افسردگی را با حرف زدن از بین ببرید.
حتی اگر صادقانه تلاش کنید تا به او بفهمانید که اوضاع آنقدرها هم خراب نیست، او فقط اینطور برداشت میکند که احساساتش را جدی نگرفتهاید.
فقط سعی کنید درد و ناراحتی را که او حس میکند، درک کنید. همین کمک میکند تا او حس کند که کسی را در کنار خود دارد و درک میشود.
۴. به غریزهی خود اعتماد کنیداگر فرزند نوجوان شما ادعا میکند که هیچ مشکلی وجود ندارد، ولی هیچ توضیحی نیز برای افسرده بودن خود ارائه نمیکند، باید به غریزهی خود اعتماد کنید.
اگر فرزند نوجوانتان به شما اعتماد ندارد، از فردی که مورداعتماد او است کمک بخواهید. مثلا مشاور مدرسه، معلم موردعلاقهی او یا یک روانشناس حرفهای. مهمترین نکته این است که به کسی اعتماد کند و با او حرف بزند.
چگونه به نوجوان افسرده کمک کنیم؟ گام اول: او را به برقراری ارتباطات اجتماعی تشویق کنیدنوجوانان افسرده از افراد و فعالیتهایی که در گذشته به آنها علاقه داشتهاند، اجتناب میکنند. تنهایی فقط افسردگی آنها را بدتر میکند، پس هرکاری میتوانید بکنید که او را به جمع دوستانش بازگردانید.
۱. برای او وقت بگذاریدهر روز زمانی را به او اختصاص دهید و با او حرف بزنید. در این زمان کاملا روی فرزند نوجوان خود تمرکز کنید. اجازه ندهید که چیزی حواستان را پرت کند. در این زمان کارهای دیگر را کنار بگذارید.
همین ارتباط رودررو میتواند کمک کند تا افسردگی فرزند نوجوان شما کمتر شود. به یاد داشته باشید که حرف زدن درمورد افسردگی یا احساسات اوضاع را خرابتر نمیکند، ولی حمایت شما میتواند نقش خیلی مهمی در بهبود او داشته باشد.
۲. با تنهایی او بجنگیدهرکاری که میتوانید انجام دهید تا پلی برای برقراری ارتباط بین فرزند نوجوان خود و اجتماع باشید. او را تشویق کنید که با دوستانش بیرون برود یا دوستانش را دعوت کنید تا به خانهی شما بیایند.
فعالیتهایی را انجام دهید که خانوادههای دیگر را هم درگیر میکند. به فرزند خود این فرصت را بدهید تا افراد جدید را بشناسد و دوستان جدید پیدا کند.
۳. فرزندتان را مشغول کنیدسرگرمیهای جدید را به او پیشنهاد بدهید. مثلا ورزش، جلسههای بعد از مدرسه، هنر، رقص یا کلاس موسیقی. از علایق و استعدادهای فرزند خود نهایت استفاده را ببرید.
در ابتدا ممکن است که او علاقه و انگیزهی لازم را نداشته باشد. ولی بهتدریج، هرچه ارتباط بیشتری با دنیا برقرار کند، حالش بهتر میشود. نهایتا اشتیاق او برای انجام کارها هم بازمیگردد.
۴. او را تشویق کنید داوطلب شودکمک کردن به دیگران یکی از بهترین داروهای ضدافسردگی است. این کار باعث افزایش اعتماد به نفس نیز میشود.
به فرزند نوجوان خود کمک کنید تا خیریهای را پیدا کند که به آن علاقهمند است و به او هدف میدهد. اگر والدین هم به همراه فرزند خود داوطلب شوند، رابطهی آنها خیلی صمیمیتر میشود.
گام دوم: سلامتی جسمانی او را اولویت خود بدانیدسلامتی فیزیکی و روحی ارتباط نزدیکی با هم دارند. تنبلی، کم خوابی و تغذیهی بد، افسردگی را بدتر میکنند. متأسفانه نوجوانان معمولا این عادتهای بد را دارند. آنها شبها دیر میخوابند، غذای ناسالم میخورند و ساعتها پای گوشی همراه و کامپیوتر خود مینشینند.
شما به عنوان والدین میتوانید با عادتهای بد مبارزه کنید. میتوانید برای فرزند نوجوان خود محیط خانوادگی سالم و حمایتکنندهای به وجود بیاورید.
۱. نوجوان خود را به تحرک وا داریدورزش برای حفظ و بهبود سلامت روان ضروری است. بنابراین هر طور که شده است نوجوان خود را به حرکت وا دارید. فرزند نوجوان شما باید در حالت ایدهآل روزی یک ساعت ورزش کند. ولی ورزش کردن حتما هم نباید خستهکننده یا کسلکننده باشد.
خلاقانه فکر کنید. از او بخواهید که برقصد، بسکتبال بازی کند، کوهنوردی کند، دوچرخهسواری کند یا اسکیتبورد بازی کند. هرکاری میکند فقط تحرک داشته باشد.
۲. زمان استفاده از تلفن همراه را محدود کنیدنوجوانان از اینترنت به عنوان راهی برای فرار از مشکلاتشان استفاده میکنند. ولی استفادهی زیاد از اینترنت زمان فعالیت فیزیکی و رابطهی رودررو با دوستان را کاهش میدهد. هر دوی اینها میتوانند علایم افسردگی را بدتر کنند.
۳. غذاهای مقوی و متعادلی آماده کنیدنوجوانان باید مواد مغذی لازم را برای سلامت مغز و بهبود خلقوخو دریافت کنند. چیزهایی مانند چربیهای سالم، پروتئین باکیفیت، میوهها و سبزیجات تازه برای نوجوانان لازم هستند.
خوردن غذاهای شیرین و پرنشاسته، کار موردعلاقهی نوجوانان افسرده است. ولی این غذاها تأثیرات منفی زیادی بر حالوهوا و انرژی آنها میگذارند.
۴. نوجوان را تشویق کنید که به اندازهی کافی بخوابدنوجوانان نیاز دارند که بیشتر از بزرگسالان بخوابند. این خواب به آنها کمک میکند تا عملکرد بهینهای داشته باشند. آنها باید ۹ تا۱۰ ساعت در شب بخوابند.
نوجوان شما نباید هرشب ساعتها بیدار بماند. او برای داشتن خلقوخویی خوب، به چندین ساعت خواب نیاز دارد.
گام سوم: بدانید چه وقت باید به روانشناس مراجعه کنیدحمایت و تغییر سبک زندگی، میتوانند به نوجوانان افسرده کمک کنند. ولی اینها همیشه کافی نیستند. اگر نوجوان به افسردگی شدید مبتلاست، فورا به روانشناس مراجعه کنید. روانشناسی که به او مراجعه میکنید حتما باید بهطور حرفهای آموزش دیده باشد و در درمان نوجوانان تجربهی کافی داشته باشد.
۱. فرزند نوجوان خود را در انتخاب درمان خود سهیم کنیدوقتی متخصص یا برنامه ی درمانی را انتخاب میکنید، حتما نظر فرزند نوجوان خود را هم بپرسید. فرزند شما باید انگیزه داشته باشد که در فرایند درمانی شرکت کند. بنابراین تمایلات او را نادیده نگیرید. همهی تصمیمات را بهتنهایی نگیرید.
هیچ روانکاوی نمیتواند معجزه کند. یک درمان واحد برای همه موفقیتآمیز نیست. اگر فرزند شما راحت نیست یا نمیتواند با روانکاو یا روانشناس خود ارتباط برقرار کند، بهدنبال شخص دیگری باشید.
۲. انتخابهای خود را بررسی کنیدبا متخصصی که انتخاب کردهاید درمورد انتخابهایی که برای درمان دارید صحبت کنید. گفتار درمانی معمولا درمان خوبی برای افسردگی خفیف تا متوسط است.
ممکن است که فرزند نوجوان شما درطول درمان افسردگی، درمان شود. اگر درمان نشد، ممکن است که پزشک دارو هم تجویز کند.
درمانهای معمول برای افسردگی، رواندرمانی، دارو درمانی و ایجاد تغییراتی در سبک زندگی هستند.
متأسفانه برخی از والدین احساس میکنند که مجبورهستند به جای انواع دیگر درمان از داروهای ضدافسردگی استفاده کنند. دلیل آنها این است که داروهای ضدافسردگی ارزانتر هستند و وقت کمتری میگیرند.
ولی معمولا شما آنقدر وقت دارید که تمام انتخابهای خود را بررسی کنید. مگر اینکه فرزند شما رفتارهای خطرناکی بروز دهد یا خطر خودکشی او را تهدید کند. در این صورت دارو یا مراقبت دائمی لازم میشود.
در تمام موارد، داروهای ضدافسردگی مؤثرترین بخش ار برنامهی درمانی جامعتر هستند.
۳. داروها خطرات خاص خود را دارندداروهای ضدافسردگی برای بزرگسالان طراحی و آزمایش شدهاند. بنابراین تأثیر آنها روی مغزهای جوان و در حال رشد هنوز شناخته شده نیست.
برخی محققین نگران هستند که استفاده از داروهایی مانند پروزاک ممکن است با رشد طبیعی مغز تداخل داشته باشند، بهخصوص در بخش مدیریت استرس و نیز مدیریت احساسات توسط مغز.
داروهای ضدافسردگی هم خطرات و اثرات جانبی مخصوص به خود را دارند. این خطرات شامل عوارض جانبی مخصوص کودکان و نوجوانان هم میشوند. این داروها خطر خودکشی را در نوجوانان و جوانان افزایش میدهند.
نوجوانانی که اختلال دوقطبی، سابقهی خانوادگی اختلال دوقطبی یا سابقهی خودکشی داشتهاند، بیشتر دربرابر این داروها آسیبپذیر هستند.
خطرخودکشی در دو ماه اول درمان با داروهای ضدافسردگی در بیشترین حد است. نوجوانانی که داروی ضدافسردگی میخورند، باید به دقت تحت مراقبت قرار گیرند. باید دید که آیا علایم افسردگی در آنها بدتر میشود یا خیر.
چراغ خطر برای نوجوانانی که از داروهای ضدافسردگی استفاده میکنند؛ اگر این علایم را دیدید حتما با پزشک خود تماس بگیرید:
افکار وحرفهایی درمورد خودکشی
تلاش برای خودکشی
افسردگی جدید یا شدیدتر از قبل
اضطراب جدید یا شدیدتر از قبل
بیقراری یا آشفتگی
وحشتزدگی
بی خوابی
بیحوصلگی جدید یا بدتر از قبل
رفتارهای خشن، پرخاشگری و عصبانیت
انجام کارهای خطرناک از روی هوس
رفتار یا حرف زدن بیشفعالانه
تغییرات غیرطبیعی در رفتار
گام چهارم: فرزند نوجوان خود را درطول فرایند درمان موردحمایت قرار دهیدحالا فرزند نوجوان شما تحت درمان افسردگی قرار دارد. بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که به حرفهای او گوش دهید. فرزند شما باید بداند که شما همیشه کنارش هستید و از او حمایت میکنید.
نوجوان شما حالا بیشتر از همیشه به شما نیاز دارد. او نیاز دارد تا بداند که برایتان ارزش دارد، او را دوست دارید و به او اهمیت میدهید.
۱. او را درک کنیدزندگی کردن با یک نوجوان افسرده میتواند خیلی سخت و خستهکننده باشد. گاهی اوقات حس میکنید که واقعا خسته وناامید شدهاید. حس میکنید فرزندتان دست رد به سینهی شما میزند. از دست او کلافه میشوید و ممکن است احساسات منفی زیادی داشته باشید.
در این دوران سخت، باید به یاد داشته باشید که فرزند شما عمدا شما را آزار نمیدهد. او هم زجر میکشد. پس باید تلاش کنید تا صبور باشید و او را درک کنید.
۲. در فرایند درمان شرکت کنیداطمینان حاصل کنید که فرزند شما همهی دستورات پزشک را رعایت میکند. مطمئن شوید که به جلسات درمانی میرود و داروهای خود را بهموقع میخورد.
به تغییراتی که در شرایط او به وجود آمدهاند دقت کنید. اگر علایم او بدتر به نظر رسیدند، حتما به پزشک مراجعه کنید.
۳. صبور باشیددرمان افسردگی نوجوانان کار آسانی نیست، پس صبور باشید. از هر موفقیت کوچکی خوشحال شوید. برای شکستهای گهگاه آماده باشید.
از همه مهمتر خودتان را مورد قضاوت قرار ندهید. خانوادهی خود را با سایرین مقایسه نکنید. شما باید بدانید که همهی تلاش خود را میکنید و هر طور که میتوانید به فرزند نوجوان خود کمک میکنید.
گام پنجم: از خودتان و سایر اعضای خانواده مراقبت کنیدبه عنوان والدین، احتمالا تمام انرژی و توجه خود را صرف فرزند نوجوانتان میکنید و گاهی اوقات نیازهای خود و سایر اعضای خانواده را نادیده میگیرید.
ولی بسیار مهم است که در این دوران سخت از خودتان هم مراقبت کنید.
از همه مهمتر اینکه از کمک و حمایت سایرین استفاده کنید. حتما نباید همهی کارها را خودتان بهتنهایی انجام دهید. خانواده و دوستان میتوانند به شما کمک کنند.
اگر افرادی را در کنار خود داشته باشید که به شما کمک کنند، سلامت و مثبت میمانید. به این صورت میتوانید روی درمان نوجوان خود تمرکز کنید.
۱. احساسات خود را سرکوب نکنیداشکالی ندارد که احساس خستگی، کلافگی، بیپناهی و افسردگی داشته باشید. از دوستان خود کمک بخواهید. در گروههای حمایتی شرکت کنید یا برای خودتان هم به رواندرمانگر مراجعه کنید.
وقتی درمورد احساسات خود با دیگران صحبت میکنید، از شدت احساساتتان کاسته میشود.
۲. مراقب سلامتی خود باشیداسترس فرزند نوجوان میتواند روی خلقوخو و احساسات شما هم تأثیر بگذارد. بنابراین از سلامت و خوشبختی خود محافظت کنید. غذاهای خوب بخورید، به اندازهی کافی بخوابید و برای کارهای موردعلاقهی خود وقت بگذارید.
۳. با خانوادهی خود حرف بزنیددرمورد مسئلهی افسردگی در نوجوانان سکوت نکنید. این کار از سایر فرزندان شما «محافظت» نمیکند. کودکان میدانند که اتفاق بدی افتاده است.
وقتی چیزی به آنها نمیگویید، تخیلات آنها معمولا به نتیجههای خیلی بدتری میرسد. درمورد اتفاقی که افتاده است، حرف بزنید. به کودکان خود اجازه دهید تا سؤال بپرسند و درمورد احساسات خود صحبت کنند.
۴. خواهر و برادرها را فراموش نکنیدافسردگی یکی از کودکان شما میتواند موجب اضطراب و نگرانی سایر اعضای خانواده شود. بنابراین باید کاری کنید کودکان «سالم» شما جا نمانند. خواهر و برادرها به توجه مشخص و کمک حرفهای نیاز دارند تا با احساسات خود درمورد شرایط موجود کنار بیایند.
۵. خودتان را سرزنش نکنیدممکن است بخواهید خودتان یا اعضای دیگر خانواده را برای افسردگی فرزند نوجوانتان سرزنش کنید. این کار فقط استرس شما را بیشتر میکند.
بهعلاوه عوامل افسردگی معمولا مختلف هستند و به جز در مواردی که صدمهی فیزیکی یا اهمال اتفاق افتاده باشد، احتمال آن خیلی کم است که خانوادهی فرد در این عوامل مقصر باشند.
منبع: چطور
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: افسردگی نوجوان افسردگی در نوجوانان فرزند نوجوان خود ی افسردگی در نوجوانان سایر اعضای خانواده داروهای ضدافسردگی نوجوانان افسرده افسرده ممکن برای نوجوانان درمورد خودکشی ارتباط برقرار تشویق کنید برای افسردگی فرایند درمان مواد مخدر فرزند شما احساسات خود داشته باشید مراجعه کنید تمرکز کنید انجام دهید صبور باشید ی نوجوانان احساسات او نشانه ها روان شناس فرزند خود خانواده ی حرف بزنید کمک کنند ی خودکشی حرف زدن خود کمک مهم تر ی آنها ی کافی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۲۳۲۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پنج راه برای تکمیل «چرخه استرس» و جلوگیری از فرسودگی یا افسردگی
فرارو- آیا میتوانید زمانی را به خاطر بیاورید که پیش از یک رویداد بزرگ زندگی استرس داشتید و پس از آن احساس کردید وزنهای از روی دوش تان برداشته شده است؟ این فرآیند افزایش پاسخ به استرس و سپس احساس آرامش تکمیل "چرخه استرس" را نشان میدهد. برخی از استرسها در زندگی روزمره اجتناب ناپذیر هستند. با این وجود، در استرس باقی ماندن ناسالم است. استرس مزمن باعث افزایش بیماریهای مزمن از جمله بیماری قلبی و سکته مغزی و دیابت میشود هم چنین میتواند منجر به فرسودگی شغلی یا افسردگی شود.
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، ورزش، فعالیتهای شناختی، خلاق، اجتماعی و خود آرامش بخش به ما کمک میکند استرس را به روشهای سالم تری پردازش کنیم و چرخه استرس را تکمیل نماییم.
چرخه استرس چگونه به نظر میرسد؟دانشمندان و محققان به "واکنش استرس" اشاره میکنند که اغلب بر واکنشهای جنگ یا گریز تمرکز میکنند. عبارت "چرخه استرس" توسط متخصصان حوزه خودیاری متداول شده، اما از مبنای علمی نیز برخوردار است.
چرخه استرس پاسخ بدن ما به یک رویداد استرس زا است چه واقعی باشد چه درک شده چه فیزیکی و یا روانی ممکن است به دلیل تحت تعقیب قرار گرفتن توسط یک سگ شرور ایجاد شود یا به دلیل دغدغه شرکت در امتحانی در آینده یا به دنبال یک مکالمه دشوار.
چرخه استرس سه مرحله دارد:مرحله نخست درک تهدید است مرحله دوم پاسخ جنگ یا گریز است که توسط هورمونهای استرس مان از جمله آدرنالین و کورتیزول هدایت میشود. مرحله سوم تسکین است از جمله تسکین فیزیولوژیکی و روانی این چرخه استرس را تکمیل میکند.
افراد مختلف بر اساس تجربیات زندگی و ژنتیک خود به استرس واکنش متفاوتی نشان میدهند. متاسفانه بسیاری از افراد استرسهای متعدد و مداوم را خارج از کنترل خود تجربه میکنند از جمله بحران هزینه زندگی، رویدادهای شدید آب و هوایی و خشونت خانگی. باقی ماندن در مرحله دوم (جنگ یا گریز) میتواند منجر به بروز استرس مزمن شود. استرس مزمن و کورتیزول بالا میتواند التهاب را افزایش دهد که به مغز و سایر اندامها آسیب میرساند. زمانی که در وضعیت مزمن جنگ یا گریز گرفتار شده اید نمیتوانید به شکلی واضح بیاندیشید و راحتتر از قبل حواس تان پرت میشود.
فعالیتهایی که باعث لذت موقت میشوند مانند خوردن غذاهای ناسالم استراتژیهای غیر مفیدی هستند که اثرات استرس را بر مغز و بدن مان کاهش نمیدهند. پیمایش در رسانههای اجتماعی نیز راه موثری برای تکمیل چرخه استرس نیست در واقع تاثیری عکس دارد و با افزایش پاسخ استرس همراه خواهد بود.
استرس و مغزدر مغز کورتیزول بالا مزمن میتواند هیپوکامپ را کوچک کند. این موضوع میتواند حافظه و ظرفیت فکر کردن و تمرکز فرد را مختل نماید. کورتیزول بالای مزمن هم چنین فعالیت در قشر جلوی مغز را کاهش میدهد، اما فعالیت در آمیگدال را افزایش خواهد داد. قشر جلوی مغز مسئول کنترل مرتبه بالاتر افکار، رفتارها و احساسات ما میباشد و هدفمند و منطقی است. آمیگدال در واکنشهای انعکاسی و احساسی نقش دارد. فعالیت بیشتر آمیگدال و فعالیت پایینتر قشر جلوی مغز توضیح میدهد که چرا زمانی که دچار استرس هستیم کمتر منطقی و بیشتر احساسی و واکنش پذیر هستیم. پنج نوع فعالیت وجود دارد که میتواند به مغز ما کمک کند چرخه استرس را تکمیل کند:
۱-ورزشهنگامی که ما ورزش میکنیم کورتیزول در کوتاه مدت افزایش پیدا میکند و به دنبال آن کاهش سالم کورتیزول و آدرنالین رخ میدهد. ورزش هم چنین باعث افزایش اندورفین و سروتونین میشود که باعث بهبود خلق و خو خواهد شد. اندورفینها باعث ایجاد احساس شادی میشود و دارای اثرات ضد التهابی است. هنگامی که ورزش میکنید جریان خون بیشتر به مغز و فعالیت بیشتر در قشر جلوی مغز وجود دارد. به همین دلیل است که اغلب پس از پیاده روی یا دویدن میتوانید واضحتر فکر کنید. ورزش میتواند راهی مفید برای تسکین احساس استرس باشد. ورزش همچنین میتواند حجم هیپوکامپ را افزایش دهد. این امر با پردازش بهتر حافظه کوتاه مدت و بلند مدت و هم چنین کاهش استرس، افسردگی و اضطراب مرتبط است.
۲-فعالیتهای شناختی؛ کاهش تفکر منفیتفکر بیش از حد منفی میتواند پاسخ استرس را تحریک کرده یا گسترش دهد. تحقیقاتی صورت گرفته در سال ۲۰۱۹ میلادی نشان داد که رابطه بین استرس و کورتیزول در افرادی که تفکر منفی بیش تری دارند قویتر است. فعالیت بیشتر آمیگدال و تفکر منطقی کمتر در هنگام استرس میتواند منجر به تفکر تحریف شده مانند تمرکز بر روی نکات منفی و تفکر سفت و سخت "سیاه و سفید" شود.
فعالیتهایی برای کاهش تفکر منفی و ترویج رویکرد واقع گرایانهتر میتواند پاسخ استرس را کاهش دهد. در محیطهای بالینی معمولا به این موضوع درمان رفتاری – شناختی میگویند. در خانه این کار میتواند از طریق یادداشت برداری یا نوشتن نگرانیها صورت گیرد. این کار بخشهای منطقی مغزمان را درگیر میسازد و به ما کمک میکند واقع بینانهتر فکر کنیم. یافتن شواهدی برای به چالش کشیدن افکار منفی برای مثال با افکاری، چون "من برای امتحان به خوبی آماده شده ام بنابراین میتوانم بهترین کار را انجام دهم" میتواند به تکمیل چرخه استرس کمک کند.
۳-خلاقیت؛ راهی برای خروج از مرحله جنگ یا گریزفعالیتهای خلاقانه میتواند هنر، صنایع دستی، باغبانی، آشپزی یا فعالیتهای دیگر مانند انجام پازل، شعبده بازی، موسیقی، تئاتر، رقصیدن یا صرفا جذب کار لذتبخش را شامل شود. چنین فعالیتهایی باعث افزایش فعالیت قشر جلوی مغز و افزایش جریان و تمرکز میشوند. چنین فعالیتیهایی سطح استرس بالای نورآدرنالین - آدرنالین مغز را کاهش میدهد. وقتی اینگونه متمرکز هستید مغز فقط اطلاعات مربوط به کار را پردازش میکند و اطلاعات غیر مرتبط از جمله استرس را نادیده میگیرد.
۴- اجتماعی شدن و ترشح هورمونهای احساس خوبصحبت با شخص دیگر، محبت فیزیکی با یک فرد (انسان) یا حیوان خانگی و خندیدن همگی میتوانند باعث افزایش ترشح هورمون اُکسی توسین شوند که یک پیام رسان شیمیایی در مغز است که پیوند اجتماعی را افزایش میدهد و باعث میشود ما احساس ارتباط و امنیت کنیم.
خندیدن هم چنین یک فعالیت اجتماعی است که بخشهایی از سیستم لیمبیک را فعال میکند بخشی از مغز که در واکنشهای احساسی و رفتاری نقش دارد و باعث افزایش اندورفین و سروتونین میشود و خلق و خوی ما را بهبود میبخشد.
۵-خود تسکین دهندگیتمرینات تنفسی و مدیتیشن سیستم عصبی پاراسمپاتیک را از طریق اعصاب واگ تحریک میکند که پاسخهای استرس ما را آرام میکند تا بتوانیم "تنظیم مجدد" را انجام کنیم و کورتیزول را کاهش میدهد. یک گریه خوب نیز میتواند با رهاسازی انرژی استرس و افزایش اکسی توسین و اندورفین کمک کننده باشد. اشکهای احساسی هم چنین کورتیزول و هورمون پرولاکتین را از بدن خارج میسازند. نتایج پژوهشهای پیشین نشان داده اند که کورتیزول و پرولاکتین با افسردگی، اضطراب و خصومت مرتبط است. چه تماشای فیلمی کمدی یا غمگین باشد چه ورزش کردن، روزنامه نگاری یا باغبانی یا تلاش برای حل کردن یک پازل یافتههای علمی نشان میدهند که چرا باید چرخه استرس را تکمیل کنید. انجام حداقل یک فعالیت مثبت در هر روز هم چنین میتواند سطح استرس اولیه ما را کاهش دهد و برای سلامت روان و تندرستی مفید خواهند بود. نکته مهم آن است که استرس مزمن و فرسودگی شغلی نیز میتواند نشان دهنده نیاز به تغییر از جمله تغیر محل کار باشد. با این وجود، همه شرایط استرس زا را نمیتوان به راحتی تغییر داد.